تصویری از آخرین لحظات حیات پرفسور حسابی
شام در کنار تخت استاد سرد شده است. ظاهراً دیگر نیازی به خوردن غذا نیست. پزشکان و مسؤولان بیمارستان دانشگاه به این نتیجه رسیده اند که معالجه روی قلب استاد دیگر اثری ندارد.
لذا انژیوکت تزریق چند دارو برای ادامه تپش قلب از رگ دست راست و انژیوکت تزریق مسکن درد از دست چپ ایشان را خارج و حتی ماسک تأمین اکسیژن که ریه ها قادر به تأمین آن نبود را برداشته اند و تنها سنسورهای تپش قلب روشن است. شگفت اینکه در چنین حالتی در کمال حیرت پزشکان و متخصصین بیمارستان کانتونال دانشگاه ژئو، پروفسور حسابی در آخرین لحظات حیات به چیزی جز مطالعه و افزایش دانش خویش نمی اندیشد.
این تصویر منحصر به فرد را یکی از کارکنان خود بیمارستان به عنوان تصویر تکان دهنده و تأثیرگذار ثبت کرده است.
سلام دوست من
با تبادل لینک موافقم وبا افتخار به شما لینک داده شد
سعید جان درود
ممنون از لطفت
درصورت امکان از سعید مرادی به جای ادبی سیاسی..... استفاده کنید.
آپم
معذرت نامه
سلام خوبید خوشید
ببخشید تو این مدت بهتون سر نزدم آخه یه اتفاقی افتاد که باید بیای تو وبم بخونید
فکر کنم این مسله ی که برام پیش امده توجیح خوبی برا غیبتم باشه منتظرم
(اگه صفه آپم باز نشد ctrl+f5 رو بزنید)
فعلا
سلام.
آپم، ی سر بزن.
موفق باشی...
سلام عکس و مطلب زیبایی بود خوشحال میشوم به من هم سر بزنید
سلام
عید سعید فطر مبارک
پیوندتان مبارک (لینک شدید)
اپ شدی خبرم کن
سلام
خوبی
آپ قشنگی گذاشتی
آپ کردم یه سر بزن
وای! کلی خجالت کشیدم از خودم!
(راستی! اون مراحل دق دادن بلاگرها رو خوندم خیلی جالب بود!)
سلام
تمام مطالب وبت رو خوندم
از همشون لذت بردم چون تازه بودن
قانون مورفی که فکر کنم سر و تهش تو زندگی منه (علی الخصوص ای اتوبوس)
تصویر دکتر حسابی که باعث افتخاره
و همچنین امیر کبیر و تخت جمشید
موفق باشی
به نام کسی که نامش سرآغاز هر کارو یادش حلّال هرمشکلی است
. شاید اگر انسانها می دانستند که پس از هر سلام ، خداحافظ نهفته و پس از هر دوستی جدایی در پیش است هرگز به این دوستی تن در نمی دادند ولی چه باید کرد که انسانها ؛ تشنه محبت و نیازمند دوست هستند .
سلام سلامی چو بوی خوش دوستی
خوب خوش و شاد باشی.ممنون که به وبلاگم سر زدی خوشحال میشم بازم بیا. پرستوی مهاجر